طلیعه ظهور

وب سایت فرهنگی ادبی طلیعه ی ظهور

وب سایت فرهنگی ادبی طلیعه ی ظهور

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۰
  • ۰

یا حسین (ع)




السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین


تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیتــــــــــــــــ باد 

  • مریم صحرایی
  • ۰
  • ۰

پرونده پدر

نامت چه بود؟

- آدم

فرزند؟

-مرانه مادری نه پدر،بنویس اول یتیم عالم خلقت

محل تولد؟

-بهشت پاک

اینک محل سکونت؟

-زمین خاک

آن چشمت بر گرده نهادی؟

-امانت است

قدت؟

-روزی چنان بلندکه همسایه خدا،اینک به قدر سایه بختم به روی خاک

اعضای خانواده؟

-حوای خوب وپاک،قابیل خشمناک،هابیل زیر خاک

-روز تولد؟

-درروزجمعه ای به گمانم که روز عشق

-رنگت؟

اینک فقط سیاه،زشرم چنان گناه

-چشمت؟

-رنگی به رنگ بارش باران،که ببارد زآسمان

  • مریم صحرایی
  • ۰
  • ۰

مناجات

پروردگارا

سرنوشت مراخیر بنویس 

تقدیری مبارک تاهرچه راتودیر میخواهی زود نخواهم 

وهرچه رازود می خواهی دیر نخواهم.

(دعای عرفه)

  • مریم صحرایی
  • ۰
  • ۰

دو بیتی

ماییم وبراعت از بدی یاالله                 امید به لطف سرمدی یاالله

مارازکرم ببخش باعشق حسین         روح شرف محمدی یا الله

  • مریم صحرایی
  • ۰
  • ۰

مناجات

باز میخواهم با همان جمله ی آشنا و همیشگی آغاز کنم،"باز" دلم گرفته است.

دلم عجیب گرفته است..منکه همیشه دراین غربت ، دراین پوچی که هیچ چیز آن چنان که باید نیست ، من چه کنم؟ خودم را ببینم؟

اطرافم را؟ ماورائم را؟همان حق را،که اکنون در ردیف باطلش نشانده اند.

چه باید کرد،نمیدانم .من چه باید بکنم؟نمیدانم.مانده ام!

آیا طرف باطل را بگیرم و بمانم یا طرف حق را بروم!آنگونه که جمعی چنین کردند و آنگونه که از پیش تر اسطوره ها این چنین کردند.

خدایا....ای آخرین پناه! مرا یاری کن....مرا چه میشود با این مترسک های آدم نما که آبروی آدم را برده اند.روی آدم را سیاه کرده اند و روی شیطان را سفید.

چه کنم؟من همان کالبدی باشم که بار سنگین یک روح مریض را بر دوش بکشم یا پرنده ای شوم سبک، چون آن کبوتر سفید بال آزاد.....!

  • مریم صحرایی
  • ۱
  • ۰

قضا این بود

قَدَر این شد

که زمین گیرم کند

-انسان شدن - در این کویر -

من چه دورم از خود

وچه لبریز تعلق هایم

باید برخیزم،

چنگ به آن رشته بیاویزم

که میرسد به نور

باید برخیزم،

"" دور ها آوایی مرا میخواند ""


                      ***

سینه ام پراز آه است

وسیاهی دفترم

لبریز چشمک ستاره ها

از تیرگی صفحات

شهابی میگذرد و دلم میگوید :

واژه ای در راه است.....

  • مریم صحرایی
  • ۱
  • ۰

مرحوم آقاسی

خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است


  • مریم صحرایی
  • ۰
  • ۰

مهدی (عج)



یا مهدی (عج)

  • مریم صحرایی
  • ۱
  • ۰

یکى از مباحث پیرامون شخصیّت حضرت مهدى (عج)، زندگى شخصى و خانوادگى آن حضرت است، سخن از ازدواج یا عدم آن و داشتن فرزند و مکان زندگى و وضعیّت زندگى اولاد او و کیفیّت زندگى آن حضرت از بحثهاى جذّابى است که احیاناً در اذهان بسیارى از معتقدان به او ابهاماتى وجود دارد، که معمولا با جوابهاى ضدّ و نقیضى نیز مواجه میشوند.

اساساً غیبت طولانى آن حضرت از نگاه زندگانى شخصى و خصوصى وى این سؤال را بوجود میآورد که آیا در این مدّت، حضرت مهدى(علیه السلام)ازدواج کرده است یا خیر؟

برخى این سؤال را به صورت اشکال مطرح کرده و میگویند: اگر ازدواج کرده و همسر دارد، لازمهاش داشتن فرزند است، و لازمه این نیز فاش شدن اسرار و شناسایى آن حضرت است، که با حکمت و فلسفه غیبت منافات دارد. 

و اگر ازدواج نکرده است، پس به سنّت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) و به امر شرعى مستحب عمل نکرده است، که اینهم با مقام و شأن آن حضرت نمیسازد، زیرا وى رهبر دینى مردم است و در عمل به مستحبات همچون واجبات، باید پیشقدم باشد، و فرضِ وجود امامی که مستحب مؤکّد شرعى را ترک کند، و در واقع عمل مکروهى را انجام دهد بسیار مشکل، و جاى استبعاد دارد.

پس اگر ازدواج نکرده باشد اشکال ترک مستحبّ از طرف معصوم، و اگر ازدواج کرده باشد اشکال فاش شدن اسرار و تضادّ با فلسفه غیبت پیش می آید، و چون طرفین قضیّه با اشکال مواجه است، عدّهاى چنین نتیجهگیرى میکنند که اصلا آن حضرت وجود ندارد.

  • مریم صحرایی
  • ۱
  • ۰
بسیار طبیعی است که شیعیان شیفته و منتظران دلباخته منجی جهانی و مصلح آسمانی، در کوران حوادث خونبار و بحران جنایات مرگبار، بیش از هر مقطع دیگری به یاد انتقام الهی، در اندیشه منتقم جهانی و در انتظار بیرون آمدن آن دست انتقام خدایی از پشت پرده غیبت طولانی باشند.

باز هم بسیار طبیعی است که در این مقاطع حساس، یک سلسله تردیدها و شبهات حساب شده، از سوی تئوری پردازان و کارشناسان مغرض مسائل منطقه ای و دشمنان قسم خورده اسلام که توسط دوستان ناآگاه نیز بزرگنمایی شده، اذهان جمعی را به خود مشغول سازد.

پیش از این، در برخی از فصلنامه های فرهنگ مهدویت، مطالبی تحت عنوان »بررسی چند حدیث شبهه ناک پیرامون آفتاب عالمتاب« به دوستداران فرهنگ مهدویت تقدیم شده و شماری از احادیث مشهور ولی بی پایه مورد بحث و انتقاد قرار گرفته، در این نوشتار نیز به ابعاد دیگری از این مسأله می پردازیم و یادآور می شویم که حق مطلب در چند صفحه ادا نمی شود و بحث کامل، تألیف کتاب مستقلی را طلب می کند.
  • مریم صحرایی