طلیعه ظهور

وب سایت فرهنگی ادبی طلیعه ی ظهور

وب سایت فرهنگی ادبی طلیعه ی ظهور

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناجات» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پرونده پدر

نامت چه بود؟

- آدم

فرزند؟

-مرانه مادری نه پدر،بنویس اول یتیم عالم خلقت

محل تولد؟

-بهشت پاک

اینک محل سکونت؟

-زمین خاک

آن چشمت بر گرده نهادی؟

-امانت است

قدت؟

-روزی چنان بلندکه همسایه خدا،اینک به قدر سایه بختم به روی خاک

اعضای خانواده؟

-حوای خوب وپاک،قابیل خشمناک،هابیل زیر خاک

-روز تولد؟

-درروزجمعه ای به گمانم که روز عشق

-رنگت؟

اینک فقط سیاه،زشرم چنان گناه

-چشمت؟

-رنگی به رنگ بارش باران،که ببارد زآسمان

  • مریم صحرایی
  • ۰
  • ۰

مناجات

باز میخواهم با همان جمله ی آشنا و همیشگی آغاز کنم،"باز" دلم گرفته است.

دلم عجیب گرفته است..منکه همیشه دراین غربت ، دراین پوچی که هیچ چیز آن چنان که باید نیست ، من چه کنم؟ خودم را ببینم؟

اطرافم را؟ ماورائم را؟همان حق را،که اکنون در ردیف باطلش نشانده اند.

چه باید کرد،نمیدانم .من چه باید بکنم؟نمیدانم.مانده ام!

آیا طرف باطل را بگیرم و بمانم یا طرف حق را بروم!آنگونه که جمعی چنین کردند و آنگونه که از پیش تر اسطوره ها این چنین کردند.

خدایا....ای آخرین پناه! مرا یاری کن....مرا چه میشود با این مترسک های آدم نما که آبروی آدم را برده اند.روی آدم را سیاه کرده اند و روی شیطان را سفید.

چه کنم؟من همان کالبدی باشم که بار سنگین یک روح مریض را بر دوش بکشم یا پرنده ای شوم سبک، چون آن کبوتر سفید بال آزاد.....!

  • مریم صحرایی
  • ۱
  • ۰

قضا این بود

قَدَر این شد

که زمین گیرم کند

-انسان شدن - در این کویر -

من چه دورم از خود

وچه لبریز تعلق هایم

باید برخیزم،

چنگ به آن رشته بیاویزم

که میرسد به نور

باید برخیزم،

"" دور ها آوایی مرا میخواند ""


                      ***

سینه ام پراز آه است

وسیاهی دفترم

لبریز چشمک ستاره ها

از تیرگی صفحات

شهابی میگذرد و دلم میگوید :

واژه ای در راه است.....

  • مریم صحرایی